وارد شوید
ثبت نام کنید
دسته بندی ها
علم بهتر است یا ثروت !
در جریان یک سرقت در زیمبابوه ،سارق بانک خطاب به همه حاضران در بانک فریاد زد:
تکان نخورید پول متعلق به دولت است ،زندگی شما متعلق به شماست.
همه در بانک بهآرامی دراز کشیدند.
این مفهوم «تغییر ذهن »نامیده میشود که روش متعارف تفکر را تغییر میدهد.
وقتی خانمی بهطرز تهدیدآمیزی روی میز دراز کشید، سارق بر سر او فریاد زد:
لطفاً متمدن باش.!
این یک سرقت است، نه تجاوز.
به این میگویند« حرفهای بودن» یعنی بر روی کاری که آموزشدیدهای تمرکز کنید .
وقتی سارقان بانک به خانه برگشتند سارق کوچکتر که فارغالتحصیل رشتهی MBA بود، به سارق بزرگتر که فقط شش کلاس درسخوانده بود، گفت :
برادر بزرگ بیا حساب کنیم چقدر به دست آوردهایم ،سارق بزرگتر پوزخند زد و گفت تو خیلی احمقی ،آنقدر پول هست که شمردن آن وقت زیادی میبرد.
امشب اخبار تلویزیون به ما میگوید که چقدر پول از بانک دزدی کردهایم.
به این میگویند« تجربه» که امروز مهمتر از مدارک کاغذی است .
بعد از خروج سارقان مدیر بانک به سرپرست بانک گفت: که سریعاً با پلیس تماس بگیرد, اما ناظر بانک به او گفت صبر کن ۱۰ میلیون دلار برای خودمان از بانک برمیداریم و به ۷۰ میلیوندلاری که قبلاً از بانک اختلاس کردهایم اضافه میکنیم.
به این میگویند« شنا با جذر و مد» یعنی تبدیل یک موفقیت نامطلوب به نفع شما.
ناظر میگوید: هر ماه دزدی هم باشد خوب است.
این یعنی« کشتن کسالت» که در آن شادی شخصی مهمتر از شغل شماست.
فردای آن روز اخبار تلویزیون گزارش داد که ۱۰۰ میلیون دلار از بانک گرفته شدهاست.
سارقان میشمردند و میشمردند و میشمردند اما آنها فقط توانستند ۲۰ میلیون دلار بشمارند.
سارقان بسیار عصبانی بودند و گلایه کردهاند جانمان را به خطر انداخته و فقط ۲۰ میلیون دلار گرفتیم، مدیر بانک با ۱ ضربه انگشت ۸۰ میلیون دلار گرفت یعنی تحصیلکرده بودن بهتر از دزد بودن است.
به این میگویند« دانش بهاندازه طلا ارزش دارد»
مدیر بانک و ناظر کلی از وضعیت خوشحال بودند .
حال میتوان تحلیل کرد که چگونه دزدهای صاحبمنصب با علم با علم ،سرقت کردهاند .